نمایش نامه
☀️نمایش نامه جغرافیایی "کاکامراد"
🔅نویسنده: حسن صادقی یونسی
۳ شهریور ۱۴۰۳ _ایران_خراسان رضوی(دانشگاه پیام نور مرکز فریمان)
پرده باز می شود
(نقشه افغانستان ) آهنگ متناسب با آن کشور
☀️راوی اول: بیایید بنگرید ، اینجا است افغانستان کشوری آسیایی با اکثریت مسلمان ... چین، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، ایران و پاکستان در همسایگی این کشور قرار دارد. کابل پایتخت افغانستان و قندهار، هرات باستان، مزار شریف و جلالآباد، بزرگترین شهرهای این کشور است.
☀️راوی دوم: پیروان مذهب حنفی (اهلسنت) در اکثریت و شیعیان امامیه و اسماعیلیه در اقلیت هستند. درصد شیعیان در این کشور، بین ۲۵٪ تا ۳۰٪ برآورد شده است.
☀️راوی اول:در قانون اساسی مصوب سال ۱۳۸۲ش، برای اولین بار، مذهب شیعه درکشور افغانستان به رسمیت شناخته شد. هزاره بزرگترین قوم شیعه و سادات، هراتیها، قزلباشها و گروههایی از بلوچها، تاجیکها و پشتونها دیگر دستههای شیعه هستند.
☀️نویسنده: امروزه متاسفانه دسترسی به آموزش ابتدایی در افغانستان بهشدت کاهش یافته و 1/1 میلیون دختر و پسر کمتر به مدرسه میروند. اگر به این آمارها، دخترانی را اضافه کنیم که قبل از اعمال این ممنوعیتها از تحصیل بازمانده بودند، حالا تقریباً 5/2میلیون دختر در افغانستان از حق تحصیل محرومند که 80 درصد از آنها را دختران در سن مدرسه تشکیل میدهند.
☀️همسر نویسنده: استاد امروز توی فکر هستید؟
☀️نویسنده: (با ناراحتی) در جنگ جهانی دوم دختر جوانی به نام ساداکو با تشعشعات بمباران اتمی ژاپن (توسط آمریکایی ها)صدمه دید. دوستی به او پیشنهاد کرد تا هزار عدد از پرنده های صلح را بسازد تا بهبود یابد.
ساداکو در طول مدت ساخت پرندگان به بهبودی نسبی دست یافت اما با تشدید بیماری در حالی که تعدادی از پرندگان خود را نساخته بود، جان خود را از دست داد. دوستان هم مدرسه ای ساداکو با تکمیل پرندگان یاد او را گرامی داشتند و وقتی توجه شهردار هیروشیما به این حرکت انسان دوستانه جلب شد، تندیسی از درنا در یکی از پارک های شهر که به پارک صلح تغییر نام یافت ساخته شد و زیر آن متن دانش آموزان به این شکل درج شد." این فریاد ماست. این خواسته ماست. صلح در دنیا"
☀️همسر نویسنده: پس در اندیشه اثری
با مضامین دوری از وطن و صلح هستید؟!
☀️نویسنده : بله ...دقیقا
البته خوب است یک چای بخوریم و بیشتر به موضوع فکر کنیم...به فردی که ۳۵ سال عمر ارزشمند خود را وقف مردم و کشور افغانستان کرد...(روی سن قدم می زند) ماجرا را از زبان خانواده اش بشنوید .
🔅دختر کاکا مراد: (با اشاره به تماشاچی)
حتما می اندیشید از چه کسی صحبت می کنم؟! یا اینکه پدرم کیست؟ من یک دختر ژاپنی هستم. پدرم تتسو ناکامورا فردی است که در میان مردم افغانستان به نام «کاکا مراد» شناخته می شود. ناکامورا پس از سه دهه کار و خدمت انسان دوستانه در افغانستان، در یک حمله مسلحانه به خودرو اش در روز چهارم دسامبر 2019 میلادی در شهر جلالآباد، مرکز ولایت ننگرهار افغانستان کشته شد. دولت افغانستان در اکتبر ۲۰۱۹، به ناکامورا شهروندی افتخاری داد.
🔅همسر کاکا مراد: همسرم تتسو ناکامورا در ۱۵ سپتامبر ۱۹۴۶ در شهر فوکوئوکا در استان فوکوئوکا در شمال جزیره کیوشو ژاپن چشم به جهان گشود .وی از دانشکده پزشکی دانشگاه کیوشو در سال ۱۹۷۳ فارغ التحصیل شد. بله او یک پزشک بود
🔅برادر کاکا مراد: تتسو ناکامورا نخستین بار در سال ۱۹۸۴ زمان اشغال افغانستان توسط ارتش شوروی، به عنوان داوطلب در یک درمانگاه مربوط به یک مؤسسه غیردولتی به نام خدمات درمانی فرامرزی ژاپن در شهر پیشاور پاکستان مشغول به کار شد تا به درمان بیماران مبتلا به جذام کمک کند. او در ابتدا می خواست برای پنج تا شش سال در پیشاور بماند، شهری که بزرگترین اجتماع آوارگان جنگ افغانستان را در خود جای داده بود.
🔅دختر کاکامراد:
با سقوط رژیم تحت حمایت شوروی در افغانستان و پیروزی مجاهدین، ناکامورا فعالیت خود در داخل افغانستان را گسترش داد. او در سال ۱۹۹۱ میلاد سه درمانگاه در ولایت ننگرهار در شرق این کشور تاسیس کرد تا به مردم جنگ زده افغانستان کمک کند.
🔅کاکامراد: (با هیجان)من در دوران فعالیت خود درکشور مظلوم افغانستان متوجه شدم که مشکل بیشتر بیمارانی که به درمانگاه ها مراجعه می کردند، سوء تغذیه است.(با تاکید) بله" سوء تغذیه"*** شعار من «آب، نه اسلحه» در کنار کمک های درمانی به مردم منطقه بود، به کشاورزی و آبیاری توجه بیشتری کردم و به ساخت کانال و پروژههای آبرسانی در شرق افغانستان پرداختم
و اینچنین قصه ما آغاز شد...
☀️همسر کاکامراد: (شاخه گلی به کاکا مراد می دهد)در آغاز قرن بیست و یکم در سال 2000 میلادی زمانی که خشکسالی سختی افغانستان و منطقه را فراگرفت، همسرم تصمیم گرفت کانال آب راه اندازی کند.یعنی با دیو خشکسالی وارد نبرد شد.
🔅برادر کاکامراد: در واقع باید گفت که پیامدهای این خشکسالی، افزایش بیماری های مرتبط با سوء تغذیه و کمبود آب در بدن بود. ناکامورای عزیزم در این مورد میگفت: «یک کانال آب (برای این مردم مستضعف) مفیدتر از ۱۰۰ پزشک است». او همچنین تکرار می کرد: «در یک بیمارستان، بیماران یک به یک درمان میشوند، اما این کار (آبرسانی) به تمام روستا را کمک میکند؛ من از دیدن یک روستا لذت میبرم که (پس از خشکسالی) دوباره زنده شده است."
🔅نویسنده: قهرمان قصه ما در سال ۲۰۰۳ کاری کرد کارستان ؟!! ناکامورا یک کانال آبرسانی در ولسوالی(استان) خیوه ولایت ننگرهار ساخت. محلی ها نام این کانال را «مروارید» گذاشتند. کانال مروارید به طول بیش از ۲۵ کیلومتر، آب رودخانه کنر (در افغانستان: دریای کنر) را به کشتزارها و خانههای مردم ولسوالی خیوه می رساند.وی برای ساخت کانال مروارید، از روشهای سنتی ۲۰۰ سال پیش برای ساخت کانال آبرسانی در زادگاه خودش، فوکوئوکا، الهام گرفت.
🔅برادر کاکامراد:ناکامورا در دشت گمبیری در نزدیکی شهر جلالآباد در شرق افغانستان بیش از ۸ کانال آب رسانی ساخت یا احیا کرد که ۱۶ هزار هکتار زمین زراعی را آبیاری میکند و زندگی ۶۰۰ هزار نفر را متحول کرده است. او همچنین در ۱۱ بند آبگردان بر روی رودخانه کنر ساخت.(قدری مکث می کند و جلو سن می ایستد(
ناکامورا می گفت: «اسلحه و تانک، مشکلات افغانستانی ها را حل نمی کند؛ احیای کشتزارها، برای بهبود وضعیت افغانستان یک عنصر بنیادین است. او تقریباً سه دهه در این کشور زندگی و برای بهبود وضعیت مردمش کار کرد...بدون منت کار کرد
☀️همسر کاکا مراد: خودش را وقف این آب و خاک کرده بود.
🔅نویسنده: وی همچنین چندین بار از مرگ جان سالم به در برد. یک بار نزدیک بود در رگبار مسلسل یک هلیکوپتر آمریکایی کشته شود. بار دیگر جانش را برای حفاظت از خاکریزهای یک رودخانه درحال طغیان به خطر انداخت. او می گفت: «دوست دارم اینجا (در افغانستان) بمیرم در نهایت در چهارم دسامبر سال 2019 میلادی توسط افراد مسلح ترور شد. افراد مسلح به خودرو موسسه خدمات درمانی صلح (PMS) در شهر جلال آباد حمله کردند. دکتر ناکامورا به همراه پنج نفر دیگر، از جمله راننده و یک محافظ ترور شدند.(صدای تیراندازی)🔴
دختر کاکا مراد:پس از انتشار خبر مرگ پدرم، گروه طالبان به سرعت اعلام کرددر این حادثه نقشی نداشته است.
☀️برادر کاکامراد: همسر و دختر ناکامورا برای انتقال پیکرش به ژاپن به کابل آمدند... در هفتم دسامبر، دولت افغانستان تشییع جنازه رسمی با تشریفات ویژه نظامی برای او برگزار گردید....
🔅خواننده دوره گرد:(به سبک کوهسانی)
می نوازد و می خواند
و بازیگران در حال تشییع جنازه ثابت ایستاده اند
(خواننده شعر شاعر محمدحسین انصارینژاد را زمزمه می کند...)
نشستهای کسی از جادۀ هرات بیاید
امیر کشورت از فتح سومنات بیاید
چگونه عنصری از کابلت قصیده بخواند
اگر به کالبدش نفخۀ حیات بیاید
مگر سنایی از آن دور با عصای شکسته
سحر به خواب تو با دفتر و دوات بیاید
شهید بلخ از آن قلهها اگر بسراید
چقدر قاصدک سرخ از آن فلات بیاید
به ماه زل زدهای ماه کابلت به محاق است
مگر به خواب تو با شاخۀ نبات بیاید
دلت گواهی بد میدهد صدا بزن امشب
خبر دهید که آن پیر از هرات بیاید
دوباره نقشۀ جغرافیاست سفرۀ نانت
که بوی گندمی از سمت روستاست بیاید
و کودکان تو با مشک تشنه چشم به راهند
خدا کند که علمداری از فرات بیاید
خدا کند که به ساحل رسند گمشدگانت
و بر قلمرو توفانیات ثبات بیاید
خدا کند که همین جمعه آن ستارۀ موعود
میان ندبه و شبخوانی سمات بیاید.