در شهر صنعتی فريمان نيز کارخانهها میخوابيدند چرا که نه زغال ...
نوسازگر خشن
هنگامی که محمدرضا شاه پهلوی در ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ به دنيا آمد، پدرش يک افسر ناشناخته در دسته قزاقهايی بود که در دوران جنگ جهانی اول توسط روسها در ايران به وجود آمده بود. رضاشاه قوی هيکل، زورگو، خشن، حريص و زيرک، درست مانند يک گربه وحشی ايرانی، در ميان آخرين بازماندگان قاجار برای رسيدن به قدرت مبارزه کرد. وی در سال ۱۹۲۵ احمدشاه را که در پاريس زندگی به بطالت میگذراند، از تخت طاووس روفت و با خشم و قدرت تمام، يک ملت نُه ميليونی را (که البته وی مدعی بود پانزده ميليون نفر هستند) از خواب قرون وسطايی بيدار کرد.
درست مانند سرمشق و همتراز خود، کمال آتاتورک، که وی را «گرگ خاکستری آناتولی» میناميدند، رضاشاه نيز پوشش سنتی اسلامی را در ايران ممنوع اعلام کرد و چادر زنان و فينه مردان را از سر آنها برداشت. وی دستور داد بخشهای بزرگی از تهران را خراب کنند و به جای آن ساختمانهای مدرن، که برخی به طرزی مبتذل زشت بودند، بسازند. تهران امروز با بلوارهای عريض و ساختمانهای فاخر، با ايستگاه و پست و وزارتخانه و فرشگاههای بزرگ، همگی حاصل دوران اين نوسازگر خشن هستند.
رضا شاه دستور داد تا به جای راههای کاروانرو، شاهراههای مدرن با مهمانسرا بسازند. سد بسازند. شهر و صنعت از زمين میروييد. بسياری از اينها البته بیحاصل بود. سد فريمان (در شمال شرقی ايران) به دليل کمبود آب از کار افتاد. در شهر صنعتی فريمان نيز کارخانهها میخوابيدند چرا که نه زغال سنگی بود و نه راهی که بتواند آن را به کارخانه برساند. جنگلهايی که وی دستور داد بسازند، پس از چندی خشک شدند و در گرما از بين رفتند.
يک يادگار فنی شاه پير اما بايد به عنوان يک ارزش ماندگار و از نظر سياست بينالمللی بس مهم باقی میماند: خط راه آهن خرمشهر در خليج فارس تا ميانه در آذربايجان. اين خط، ايران را به مهمترين حلقه ارتباطی در جنگ جهانی دوم تبديل کرد. پنج ميليون تُن تجهيزات نظامی در فاصله ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۴ از اين طريق حمل شد.
اتفاقا درست همين راه مهم و حياتی برای روسيه، سرنوشت شاه سالخورده را رقم زد. متفقين نمیتوانستند به هيچ وجه اداره اين شاهرگ حياتی و تعيين کننده جنگ را به رضا شاه به عنوان ديکتاتوری بسپارند که به ديکتاتور ديگر، آدولف هيتلر، علاقه نشان میداد. در ۲۵ ماه اوت ۱۹۴۱، ساعت پنج صبح، روس و انگليس از شمال و جنوب وارد خاک ايران شدند. زندگی شاه پير در سال ۱۹۴۴ در شهر ژوهانسبورگ در آفريقای جنوبی و در تبعيد به پايان رسيد.
مهمتر و پايدارتر از نوسازیهای فنی که رضاشاه به وجود آورد، تغييراتی هستند که وی به خلق و خوی ايرانيان تحميل ساخت. فلاکت زندگی دهقانان ايرانی قدمت صدهاساله دارد. از صدها سال پيش، راهزنان، قبايل غارتگر چادرنشين، اربابان زورگو، خراج بگيران، بيگانگان و پادشاهان خوشگذران بر ايران حکم میراندند. عطر مدهوش کننده اشعار شيدايی، و فراموشی در مذهب عرفانی و گم شدن در نشئگی خشخاش، قدمت صدها ساله در ايران دارد.
هنگامی که محمدرضا شاه پهلوی در ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ به دنيا آمد، پدرش يک افسر ناشناخته در دسته قزاقهايی بود که در دوران جنگ جهانی اول توسط روسها در ايران به وجود آمده بود. رضاشاه قوی هيکل، زورگو، خشن، حريص و زيرک، درست مانند يک گربه وحشی ايرانی، در ميان آخرين بازماندگان قاجار برای رسيدن به قدرت مبارزه کرد. وی در سال ۱۹۲۵ احمدشاه را که در پاريس زندگی به بطالت میگذراند، از تخت طاووس روفت و با خشم و قدرت تمام، يک ملت نُه ميليونی را (که البته وی مدعی بود پانزده ميليون نفر هستند) از خواب قرون وسطايی بيدار کرد.
درست مانند سرمشق و همتراز خود، کمال آتاتورک، که وی را «گرگ خاکستری آناتولی» میناميدند، رضاشاه نيز پوشش سنتی اسلامی را در ايران ممنوع اعلام کرد و چادر زنان و فينه مردان را از سر آنها برداشت. وی دستور داد بخشهای بزرگی از تهران را خراب کنند و به جای آن ساختمانهای مدرن، که برخی به طرزی مبتذل زشت بودند، بسازند. تهران امروز با بلوارهای عريض و ساختمانهای فاخر، با ايستگاه و پست و وزارتخانه و فرشگاههای بزرگ، همگی حاصل دوران اين نوسازگر خشن هستند.
رضا شاه دستور داد تا به جای راههای کاروانرو، شاهراههای مدرن با مهمانسرا بسازند. سد بسازند. شهر و صنعت از زمين میروييد. بسياری از اينها البته بیحاصل بود. سد فريمان (در شمال شرقی ايران) به دليل کمبود آب از کار افتاد. در شهر صنعتی فريمان نيز کارخانهها میخوابيدند چرا که نه زغال سنگی بود و نه راهی که بتواند آن را به کارخانه برساند. جنگلهايی که وی دستور داد بسازند، پس از چندی خشک شدند و در گرما از بين رفتند.
يک يادگار فنی شاه پير اما بايد به عنوان يک ارزش ماندگار و از نظر سياست بينالمللی بس مهم باقی میماند: خط راه آهن خرمشهر در خليج فارس تا ميانه در آذربايجان. اين خط، ايران را به مهمترين حلقه ارتباطی در جنگ جهانی دوم تبديل کرد. پنج ميليون تُن تجهيزات نظامی در فاصله ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۴ از اين طريق حمل شد.
اتفاقا درست همين راه مهم و حياتی برای روسيه، سرنوشت شاه سالخورده را رقم زد. متفقين نمیتوانستند به هيچ وجه اداره اين شاهرگ حياتی و تعيين کننده جنگ را به رضا شاه به عنوان ديکتاتوری بسپارند که به ديکتاتور ديگر، آدولف هيتلر، علاقه نشان میداد. در ۲۵ ماه اوت ۱۹۴۱، ساعت پنج صبح، روس و انگليس از شمال و جنوب وارد خاک ايران شدند. زندگی شاه پير در سال ۱۹۴۴ در شهر ژوهانسبورگ در آفريقای جنوبی و در تبعيد به پايان رسيد.
مهمتر و پايدارتر از نوسازیهای فنی که رضاشاه به وجود آورد، تغييراتی هستند که وی به خلق و خوی ايرانيان تحميل ساخت. فلاکت زندگی دهقانان ايرانی قدمت صدهاساله دارد. از صدها سال پيش، راهزنان، قبايل غارتگر چادرنشين، اربابان زورگو، خراج بگيران، بيگانگان و پادشاهان خوشگذران بر ايران حکم میراندند. عطر مدهوش کننده اشعار شيدايی، و فراموشی در مذهب عرفانی و گم شدن در نشئگی خشخاش، قدمت صدها ساله در ايران دارد.
+ نوشته شده در جمعه بیست و نهم خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۳:۵۹ ق.ظ توسط حسن صادقی یونسی
|