دو چالش عمده قرن بیست و یکم:
به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده است که مردم در سراسر جهان با هر اهرمی که در دست دارند ( که البته این اهرم ها در کشورهای دارای دموکراسی بیشتر و در حکومتهای اقتدارگرا کمتر است)، برای جلو گیری از گرمایش زمین کاری کنند. این اقدامات می تواند از آگاهی رسانی به تصمیم گیران وبرنامه ریزان کشورها تا تک تک اقشار جامعه باشد. زمانی که این آگاهی ها به خواست جمعی مردم تبدیل گردد دولتها نیز ناچار به سرنهادن به این خواسته ها هستند و صاحبان سرمایه نیز ناچار به تغییر رویه و کنار آمدن با شرایط جدید می گردند.
وقتی به دو موضوع « تغییر اقلیم » و « جنگ » در قرن حاضر نگاه می کنیم ، موضوعی که از لابلای حجم عظیم گفته ها و ناگفته هایی که در این خصوص جلوه می نماید ، وجه اشتراک عوامل ایجاد کننده این مسائل است. سیستم بهره برداری بی حد وحصر از منابع ، از هر نوع و به هر شکل در خدمت سود بیشتر برای صاحبان سرمایه و صاحبان قدرت بدون توجه به مبانی محیط زیست بدون توجه به حقوق جامعه بشری که مالکان منابع و مواهب طبیعی هستند. اما آگاهی روز افزون مردم جهان و شناخت روز افزون مردم جهان نسبت به یکدیگر موجب تفاهم و همدلی بیشتر بین مردم جهان در فاصله های دور و نزدیک می گردد. عصر مدرن با گسترش اطلاعات و تحقق دهکده جهانی کمتر فضایی برای تاخت و تاز سوء استفاده گران از پول و قدرت فراهم می کند . ازبین رفتن فقر مادی و فقر اطلاعاتی در قرن بیست ویکم مردم جامعه بشری را به هم نزدیک می کند و چالش های قرن اخیر را به فرصتهایی برای زندگی بهتر جامعه جهانی می کند. حمیدرضا وجدانی – مهر ماه 1388




